پارساپارسا، تا این لحظه: 8 سال و 11 ماه و 4 روز سن داره
پیوند ماپیوند ما، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
مامانیمامانی، تا این لحظه: 36 سال و 8 ماه سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 38 سال و 1 ماه و 20 روز سن داره

پارسا نبشت

شناخت دستها

پارسا از روز نهم شهریور دقیقا روز قبل از ختنه و در دوماه و نیمه ایی دستاشو شناخت و شب که داشتیم تو بزرگراه میومدیم خونه از خونه بابا بزرگش دیدم اقا دارن ملچ ملچ انگشتشوم رو میخورن امروزم که جمعه بود وسیزدهم شهریور و ما رفته بودیم پیک نیک پارسا تو اولین پیک نیک یه بیسکوییت رنگا رنگو تو دستاش نگه داشت
14 شهريور 1394

اولین پیک نیک و ختنهههههههه

امروز پارسای من در تاریخ سیزده شهریور اولین پیک نیکش رو رفت اطراف ماهان من و بابا و دایی روح الله و مامان بزرگ و خاله رفتیم بیرون ناهار خونه جوجه کباب درست کردن خوردیم یهو تصمیم گرفتیم بریم بیرون رفتیم اش هم درست کردیم وقتی برگشتیم مادر بزرگ من بی بی سکینه اومده بود خونمون رفته بود مشهد از اونجا اومده بود   اوووووووه خبر مهم اینکه پارسا ۱۰همین ماه توسط دکتر نیک نفس ختنه شد خیلی جیغ زد چون بسته بودنش اینم پر دست و پا چون حرکتش محدود شده بود داد میزد خدا رو شکر اذیتمون نکر د بوووووووس پسرم
13 شهريور 1394

بدون عنوان

پارسای عزیز مامان رفتی  توی سه ماه بیست وپنجم مرداد با بابایی بردیمت واکسن زدی شده بودی ۵/۴۰۰خوب بود وزنت پانزدهم هم عروسی دایی رضا بود که تو پسر خوبی بودی و مامانو اذیت نکردی من اییییقد دوستدارم که نگگگگو هفته پیشم عروسی محمود پسر عمو مامان بزرگ بود همه عاشقت شده بودن میخواستن بخورنت بس بوسیدنت صورتت جوش زده و خوب نمیشه تو هم هیییی میخوارونی و غغغر میزنی  
3 شهريور 1394

بدون عنوان

سلام ببخش پسرم که این روزا کم اپ میکنم برات لب تابم سوخته با تبلت هم باید جون کند  پسرم چهل روز رو هفته پیش پر کردی  این روزا در تکاپوی عروسی دایی رضاییم دیروز جهاز اوردن و ما داریم دیگه همسایه دار میشیم بگم از پیشرفتات  اغو اغو میگی شیر مامان هم خوب شده و داری حسابی تپل میشی خیلی نفس شدی  شبا مامانو کمتر اذیت میکنی بیدار شدی بای
9 مرداد 1394

اولین پارک و اولین عید ار

سلام دیروز ۲۶تیر پسرم برای اولین بار رفت پارک از ظهر رفتیم خونه بابابزرگ پدری پارسایی عصرم با مادر بزرگ و زن عمو رقیه مامان و دختر عمو فاطمه و خاله سوری بابا رفتیم پارک انقلاب  اولین عید فطر پسرم بود از ظهر که ما نبودیم بابا بزرگ برقکار اورده بود ایفون رو وصل کرده بود هم برق خونه ما و هم واحد کناری که زن دایی میخواد جهاز بیاره کارای برقی جزیی داشتن امروز اولین عید فطر پسرم بود
27 تير 1394

بدون عنوان

امروز پارسای من ۳۰روزه شد خدایا شکرت امروز با  بابایی پسرمونو بردیم درمانگاه برای پرونده تشکیل دادن پسرم امروز ۲۳تیرماه تو سی روزگی وزنش ۴:۲۰۰دور سرش ۳۸قدش ۵۳/۵ امروز رفتم برا پسری ۲دست لباس هم گرفتم با بابا و خاله سوری بعدشم  پسری رو گذاشتیم برا مامان بزرگ من  و خاله سوری رفتیم پارچه بگیریم برا عروسی دایی رضا امروز خانم افشار  اینا هم اومدن دیدن پسری  
23 تير 1394

بدون عنوان

امروز رفتیم پیش دکتر مداحی دکتر پارسا پارسای من امروز ۲۵روزه شد برا زردیش بردیمش اخه زردی بخاطر ناسازگاری خونیش با من بود و تا امروز از بین رفت امروز شده بود ۴/۵و این خوب بود ولی دکتر بخاطری قرصی گفتهذبود بهش ندادیم عصبانی شد دکتر خوبیه ولی حصابی قاطه! امروز تصمیم گرفتم یه بار در طول شبانه روز بهش شیر خشک به عنوان کمکی بدم خودم خییییلی ناراحتم اما چاره ایی ندارم خودم شیرم کمه و پارسا هر چی مک میزنه چیزی نصیبش نمیشه دارم جوشن کبیرواز حرم امام رضا از شبکه ۵گوش میدم ایشالا پارسا بزرگتر بشه حتمامیبریمش پابوس  
18 تير 1394

بدون عنوان

سلام پسرکم قربون خنده های خرگوشیت برم  این روزا به هر سختی هست میگذره براهر سه تا مون من و تو و بابا زندگیمون نسبت به قبل خیلی تغییر کرده و صد البته شیرین تر شده اما سختی های شیرینی هم داره مثلا مشکل شیر خوردنت میخوای دقیق ۲ساعت بچسبی به مامان هم شیرینه هم سختتتت به هیچ کاری نمیرسم فکر میکردم دنیا بیای دیگه میتونم برم باشگاه برم سر کار برم ارایشگاه مفصل ولی امان از یه فرصت برا غذا خوردن الان بیدار شدی من باید برمممممم بووووس
17 تير 1394

بدون عنوان

سلام نمیدونم چی باید بگم... متاسفانه وبلاک پسرم به ادرس primula.blogfaخیلی راحت توسط بلاگفا به صورت خود به خود حذف شد  توش خیلی چیزا  از اولین های پارسام نوشته بودم  از اول تا هفته ۲۵بعد دیگه لب تاب من خراب شد بعدشم بلاگفا یکماه خراب بود درستم که شد وبلاگ پسرم حذف شد همش یه چیزی تو دلم میگفت اعتماد نکن اینارو یه جا یادداشت کن که نشد خوب بگذریم الان پارسای من ۱۹روزش شده ۲۴خرداد ساعت ۸:۴۵بدنیا اومد سر فرصت میام میگردم اولین هاشو با خاطره دنیا اومدنشو مینویسم   
13 تير 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پارسا نبشت می باشد