بدون عنوان
سلام ....
پسر نازم تنها بهونه زندگیم روز به روز داره بزرگتر میشه ...
خدایا شکرت ...
بخاطر همه چی ...
پسرم برای اولین بار 27 مرداد 1395 با مامان اومد بیرون برای قدم زدن
کفشاش کردم پاش تا راه بره
اولین قدمهاشو بیرون خونه تو کوچه بازار طلا فروشا برداشت
پسرم اولین قدماشو خوب جایی برداشت ، بازار طلا فروشا،پسرم میخواد راه بابا شو ادامه بده:-)
دیروز هم که جمعه 29مرداد بود پارسا برا اولین بار رفت سر مزار بابا بزرگ پدری باباش
دیروز عصر رفتیم بیرون بابایی گفت میخوام برم سر مزار بابا بزرگم ،مام باهاش رفتیم منم فاتحه ایی خوندم بعدشم رفتیم خونه بابا بزرگش اونجا عمه اش که زایمن کرده هنوز اونجاست برا همی شلوغ پلوغه پارسا همش غر میزد حوصله هیچ کسی رو نداره پسرم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی