عید قربان 22 شهریور
ایشالا که خوب باشید عید گذشته تون هم مبارک باشه ایشالا تعطیلات وسط هفته به جونتون چسبیده باشه
جاتون خالی به من خوش گذشت ، چون حسابی خستگی در کردم
از شیراز مهمون داشتم دوتا از دوستام میومدن ولی نمیدونم چرا از راه افتادن
و خلاصه نیومدن
منم نامردی نکردم کل دوشنبه رو خوابیدم
همسری و پسری با هم کلنجار میرفتن اما من اصلا دخالتی نمیکردم و کماکان تو پتو میلولیدم
از اول مهر کارم سخت تر خواهد شد
برا همین تا فرصت هست جبران میکنم
بگم از نفس مامان که روز به روز بزرگتر میشه روز به روز اقا تر
فوق العاده بچه باهوش و با فهمیه با اینکه سنی نداره اما الان دقیقا اندازه یه بچه 5 ساله میفهمه
کلمات زیادی رو میگه با اینکه تازه 1سال و سه ماهه است
کلماتش :
بابام : بابا
مامام: مامان
دایی دا : دایی رضا
دایی رو
آله : خاله
عمه
عمو
ماما جو : مامان جون
اکا جو: اقا جون
ننایی : زن دایی
مو
دیدی : ماشین
توپ
هندانه : هندونه
انگور : ( موار بسیاری رو با این نام میخونه !!!!! مثلا انگور،نخود،موز،انار و...)
توتو : جوجه ،پرنده
گوگه: گربه
دوپس : فشفشه !!!!!!!!!!!!!!!!! اتیش بازی!!!!! ( اینو از کجا اورده نمیدونم اما بعد از کلی به در و دیوار زدن منزورشو فهمیدیم )
نه : نه
و ..........................
جمله ایی رو هم که کامل میگه : مامام بلیم بولون !!!! ( مامان بریم بیرون )
یه مقاله خوندم که بچه های این سن نهایت 5 ،6 کلمه میگن !!!!
ماشالله پسر من تقریبا دایره لغاتش ده برابر این مقداره تازه جمله هم کم و بیش میگه
خیلی هم پسر حرف گوش کنیه
مثلا اگه ازش بخوام کنترل و گوشی و .... رو میاره
پوشک خودشم میره میاره
میخواییم بریم بیرون مث اقاها رفتار میکنه
با اینکه بازیگوشه اما کار بد نمیکنه
داد نمیزنه
تنها کاری جدیدن یاد گرفته یه چیزی بخواد بهش ندی به شکم میوفته رو زمین
پیشونیشو میزاره رو دستاش مثلا قهر !!!!!!!!
اما بچه ام میبینه نازشو نمیخریم زود بلند میشه همه چی رو هم یادش میره
عاششششقشم خفففن